پيشينه تاريخي و فرهنگي تبريز
پيشينه تبريز همواره در هالهاي از ابهام مستور بوده است. تاريخ تبريز در پيش از ظهور اسلام اسير
ظنها و گمانها و گاهي اغراضهاست و بعد از ظهور اسلام سيماي پرشكوهش نظر جهانيان را
معطوف خود ميسازد و در گستره وسيع حكومت اسلامي به «قبه الاسلام» مشهورميشود.
سپس در شاهراه ابريشم، شرق را با غرب پيوند ميدهد و رونق اقتصادش به بنيان بازارها و
كاروانسراها ميانجامد كه عظيمترين مكان مسقف پهنه گيتي ميگردد و از اين رو داراي شكوهمندترين
ابنيه اعصارو مترقيترين دانشگاه آن زمانها ـ ربع رشيدي ـ ميشود. بنياد شهر تبريز و وجه تسميه نامش
به افسانهاي شباهت دارد، گاهي بوي اغراض ميدهد و برخي موارد نيز از ظنها و گمانها نشأت ميگيرد.
زنده ياد عبدالعلي كارنگ در آثار باستاني آذربايجان (آثار و ابنيه تاريخي شهرستان تبريز) در باب وجه تسميه
تبريز مينويسد: كلمه تبريز را جغرافي نويسان عرب چون سمعاني و ياقوت حموي به «كسر تاء» و جغرافي
نويسان ايراني و ترك چون حمدالله مستوفي و كاتب چلبي به فتح تاء و مورخان رومي و ارمني و روسي چون
فاوست، آسوليك، وارطان و خانيكف به «فتح تاء» قلب «باء» به واو يعني صورت «تورز Tavrez» ، «تورش Tavres»
و «دورژ Davrez» ذكر كردهاند.
درباره بنا و وجه تسميه شهر تبريز حمدالله مستوفي و ياقوت حموي مينويسند: بناي تبريز از زبيده زن هارون الرشيد
است. وي به بيماري تب نوبه مبتلا بوده، روزي چند در آن حوالي اقامت كرده، در اثر هواي لطيف و دلانگيز آنجا بيماري
زبيده زائل شده، فرموده شهري در آن محل بنا كنند و نام آن را «تب ريز» بگذارند.
اوليا چلبي كلمه «تبريز را به معني ستمه دوكوچو» (ريزنده تف و تاب) و اين نام را با آتشفشاني ديرين كوه سهند مربوط
دانسته است.
زنده ياد كارنگ در ادامه ميافزايد: مورخان ارمني هم اسم تبريز را «تورژ يا دورژ» محرّف عبارت «د، ي، ورژ» و به معني
انتقال گاه دانسته و نوشتهاند: باني تبريز خسرو ارشاكي (233 ـ 217 م) حكمران ارمنستان است كه آن شهر را به ياد گرفتن
انتقام «ارتبانوس» يا اردوان آخرين پادشاه پارتي از اردشير بابكان بنياد نهاده و نام آن را (DaverzـI) گذاشته است.
پيشينه تاريخي و فرهنگي تبريز
