پيشينه تاريخي و فرهنگي تبريز 2
مؤلف آثار باستاني آذربايجان با افسانه شمردن موارد ذكر شده مينويسد: قديميترين ذكر نام تبريز را در كتيبه
سارگن دوم پادشاه آشور خواهيم يافت، شرقشناس شهير فقيد ولاديمير مينورسكي مينويسد: سارگن دوم در
سال 714 قبل از ميلاد به قصد تصرف ممالك اورارتو سفري به شمال غربي ايران كرد. از ناحيه سليمانيه كنوني
(واقع در كردستان عراق) داخل كردستان مكري شد. از پارسوا Parsua (پسوه كنوني) و ساحل جنوبي درياچه
اروميه گذشت. از سوي شرقي درياچه به راه خود ادامه داد و پس از پشت سرگذاشتن «اوشكايا» (اسكوي كنوني)
قلعه «تارومي» با «تاروني» و «ترماكيس» را گشود. بعيد نيست يكي از اين دو كلمه نام قديمي تبريز كنوني باشد.
چنانچه در ابتدا اشاره شد پيشينه تبريز همواره در هالهاي از ابهام مستور بوده است و بنياد و وجه تسميه نامش
گاهي افسانه، گاهي مغرضانه و گاهي نشأت گرفته از ظنها و گمانها است. اين كه تبريز قبل از اسلام مكاني آباد
و يا غيرآباد بوده است هنوز سند محكمه پسندي در ميان نيست حتي در اوايل ظهور اسلام نيز در حمله اعراب به
آذربايجان نامي از تبريز ديده نميشود. تنها اشاره دقيق و مستند مربوط به زمان سلسله رواديان است كه در زمان
خلافت متوكل عباسي، رواد ازدي از اهالي يمن در آذربايجان به حكمراني پرداخت و در زمان او و فرزندانش تبريز رو
به آبادي نهاد و دور شهر را بارو كشيدند. از آن به بعد تبريز با سپري ساختن وقايع تلخ و شيرين آوازه جهاني يافت
اوصافي كه در طول تاريخ از تبريز شده است به اجمال چنين است:
در قرن چهارم هجري ياقوت حموي تبريز را مشهورترين شهر آذربايجان ميخواند.
ابنحوقل در 367 و ابن مسكويه در 421 و ناصر خسرو در 438 تبريز را بزرگترين و آبادترين شهر آذربايجان ميخوانند.
در سال 618 لشكر مغول به پشت دروازههاي تبريز ميرسند، اما تدابير شايان تقدير بزرگان شهر، تبريز را از حمله
مغولان مصون نگه ميدارد و مردم تبريز با بذل مال، شهر را از كشتار و ويراني رها ميسازند. البته اين اتفاق سه بار
تكرار ميشود و در هر سه بار مردم متمول تبريز همان تدبير را به كار ميبندند تا اين كه در سال 638 هجري قمري مغولها
به سراسر آذربايجان مسلط ميشوند و تبريز را پايتخت خود قرار ميدهند كه در زمان غازانخان، تبريز شكوه ويژه مييابد.
شنب غازان با ابهت تاريخياش چشمها را خيره ميسازد. خواجه رشيدالدين فضل الله وزير انديشمند ايلخانيان ربع رشيدي
را بنيان مينهد كه در زمان خود عظيمترين مركز علمي ـ فرهنگي به شمار ميرود و از آن همه مجد و عظمت اينك ويرانه هايي
از برجهاي ربع رشيدي در ميان محلهاي باقي مانده است.